شهراست پر غبار و هوا تیره است و تار
ابر سیاه همهمه دارد به آسمان
انبوه دود و خاک نشسته به صحن باغ
دار و درخت و شاخه ی گل ، چهره بوته زار
دیریست باغبان نگرفته سراغ گل
بر بسته بار و منزل دیگر گزیده است
آشفته خاطری زده ره بر درون باغ
بس شیره های شهد درختان مکیده است
باران بریز
رگبار قطره های زلال آب
دار و درخت و شاخه ی گل شستشو بده
ای باغبان شهر
برخیز و خاک سوخته را رنگ و بو بده
باران بریز : رگبار قطره های زلال آب
ابر سیاه همهمه دارد به آسمان
انبوه دود و خاک نشسته به صحن باغ
دار و درخت و شاخه ی گل ، چهره بوته زار
دیریست باغبان نگرفته سراغ گل
بر بسته بار و منزل دیگر گزیده است
آشفته خاطری زده ره بر درون باغ
بس شیره های شهد درختان مکیده است
باران بریز
رگبار قطره های زلال آب
دار و درخت و شاخه ی گل شستشو بده
ای باغبان شهر
برخیز و خاک سوخته را رنگ و بو بده
باران بریز : رگبار قطره های زلال آب
دكترمنوچهرسعادت نوري
بر گرفته از مجموعه سروده های امید و آرزو